جدول جو
جدول جو

معنی تسلیم شدن - جستجوی لغت در جدول جو

تسلیم شدن
(نَ طَ لَ دَ)
تن دادن. گردن نهادن. گردن دادن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : از جمله واجبتر و بهتر و حقتر و سزاوارتر آنهاست تسلیم شدن مر فرمانهای خدا را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 308).
سعدیا تسلیم فرمان شو که نیست
چارۀ عاشق بجز بیچارگی.
سعدی.
تسلیم شو گر اهل تمیزی که عارفان
بردند گنج عافیت از کنج صابری.
سعدی.
هاون از یار جفا بیند و تسلیم شود
تو چه یاری که چو دیک از تف دل جوش کنی.
سعدی.
تسلیم قضا شوم کز این قید
کس را به خلاص رهنمون نیست.
سعدی.
، به زانو درآمدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، دست از جنگ کشیدن و خود را در اختیار دشمن قرار دادن
لغت نامه دهخدا
تسلیم شدن
گردن نهادن
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تسلیم شدن
تمکین کردن، تن در دادن، گردن نهادن، رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن
متضاد: نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تسلیم شدن
يستسلم
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به عربی
تسلیم شدن
Capitulate, Succumb
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تسلیم شدن
capituler, succomber
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تسلیم شدن
capitolare, soccombere
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تسلیم شدن
kapitulować, ulec
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تسلیم شدن
капитулировать , уступать
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به روسی
تسلیم شدن
kapitulieren, erliegen
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تسلیم شدن
капітулювати , піддаватися
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تسلیم شدن
تسلیم ہونا , ہار ماننا
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به اردو
تسلیم شدن
capitular, sucumbir
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تسلیم شدن
আত্মসমর্পণ করা , পরাজয় স্বীকার করা
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تسلیم شدن
kukubali kushindwa, kushindwa
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تسلیم شدن
teslim olmak, boyun eğmek
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تسلیم شدن
投降 , 屈服
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به چینی
تسلیم شدن
降伏する , 屈服する
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تسلیم شدن
להיכנע , להיכנע
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به عبری
تسلیم شدن
समर्पण करना
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به هندی
تسلیم شدن
menyerah
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تسلیم شدن
ยอมแพ้ , ยอมแพ้
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تسلیم شدن
capituleren, bezwijken
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به هلندی
تسلیم شدن
capitular, sucumbir
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تسلیم شدن
항복하다 , 굴복하다
تصویری از تسلیم شدن
تصویر تسلیم شدن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
Yielding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
cédant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
cediendo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
arrendevole
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
cedendo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
屈服的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
uległy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
підкорений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
nachgiebig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تسلیم شده
تصویر تسلیم شده
поддающийся
دیکشنری فارسی به روسی